السلام علیک یا فاطمة الزهراء
نام: فاطمه
نام پدر: محمد آخرین پیامبر خدا (صلَّی الله علیه و آله و سلم)
نام مادر: خدیجه کبری (سلام الله علیها)
القاب : زهراء ، صدیقه ، کبری ، راضیه، مرضیه ،انسیه، بتوله، زهره، محدثه
کنیه : ام ابیها ، ام الحسنین ، ام الائمه
ولادت
فاطمه نام دختر گرامی رسول خداوند(صلَّی الله علیه و آله و سلم) است. ایشان در سال پنجم بعثت به دنیا آمدند، روزی رسول خداوند(صلَّی الله علیه و آله و سلم) شنیدند که حضرت خدیجه(سلام الله علیها) با کسی سخن میگوید از او پرسیدند با چه کسی سخن میگویی ؟ خدیجه عرض کرد : یا رسول الله(صلَّی الله علیه و آله و سلم) با این بچه ای که در وجود دارم سخن می گویم! او با من حرف میزند و مرا دلداری میدهد . رسول خدا (صلَّی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ای خدیجه! جبرئیل هم اکنون بر من نازل شد و به من مژده داد که این فرزند دختر، پاک و پاکیزه است ،و نسل من از او ادامه پیدا می کند و به زودی پس از من امامان و جانشینان خدا بر روی زمین از نسل او خواهند بود، یکی پس از دیگری به دنیا می آیند و مردم را به راه سعادت و هدایت رهبری خواند نمود.
مرحوم علامه مجلسی (ره) روایت می کند : هنگامی که نور وجود فاطمه از وجود خدیجه (سلام الله علیهما) پا به این عالم گذاشت درخشش نور فاطمه تمام خانه های مکه را روشن کرد، حتی شرق و غرب عالم را نیز روشن و نورانی کرد.
کودکی
حضرت زهرا از دوران کودکی یار غمخوار و نوازشگر مهربانی برای پدر گرامیشان(صلَّی الله علیه و آله و سلم) بودند ، و رنجهای پدر را از نزدیک می دیدند و برای پدر دعا می کردند و گاهی اوقات پدرشان را یاری می کردند مثلا روزی مشرکان مکه خاک و خاشاک بر سر و صورت پیامبر(صلَّی الله علیه و آله و سلم) ریختند حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در حالی که می گریستند خار و خاشاک را از صورت پیامبر(صلَّی الله علیه و آله و سلم) پاک می کردند تا اینکه پیامبر به فاطمه لقب« ام ابیها» دادند یعنی مادر پدرش ، و هنگامی هم که مشرکان مکه پیامبر(صلَّی الله علیه و آله و سلم) و دیگر مسلمانان را در شعب ابی طالب محاصره کرده بودند ، سختی و گرسنگی و سرمای سوزان و طاقت فرسا را تحمل می کردند.
حضرت فاطمه در حالی بزرگ شدند که با سختی ها و دشمنی های مشرکان قریش در حق پیامبر(صلَّی الله علیه و آله و سلم) و مسلمانان دست و پنجه نرم میکردند و از نزدیک این وقایع را مشاهده می کردند . بنابر این فاطمه(سلام الله علیها) در احیای رسالت پیامبر و پیشرفت کار اسلام و قرآن به همراه پدرشان همراه، همدل و همسنگر بودند. و همینطور هم بعدها در کنار همسرشان امام علی از اسلام و حقوق شوهرشان دفاع کردند.
ازدواج
آنحضرت پس از هجرت پیامبر(صلَّی الله علیه و آله و سلم)ر در سن هشت سالگی به همراه فاطمه بنت اسد و فاطمه بنت حمزه و امام علی (علیه السلام) از مکه به مدینه مهاجرت نمودند تا در آنجا به دور از شکنجه و آزار مشرکان مکه به تبلیغ دین اسلام بپردازند. در مدینه حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) همچون پدر گرامیشان با زنان سخن می گفتند و آنها را با اسلام آشنا می ساختند، تا اینکه در شروع ماه ذی الحجه با امام علی ازدواج نمودند و دارای پنج فرزند به نامهای حسن ،حسین ، زینب ، ام کلثوم ، و محسن شدند.
شهادت
اما زمانی که آنحضرت به محسن باردار بودند دشمنان امام علی(سلام الله علیها) برای بردن آن حضرت به مسجد و گرفتن بیعت از ایشان برای خلیفه، به خانه آن بزرگ بانوی اسلام حمله کردند خانه ای که محل وحی الهی بود و آنحضرت را بین در و دیوار به شهادت رساندند بدن مطهر حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را امام علی (سلام الله علیها)شبانه غسل داد و به خاک سپرد طوری که هم اکنون کسی از محل دفن ایشان اطلاعی ندارد، و این خود دلیلی بر مظلومیت، حق گویی و استبداد ناپذیری این بانوی بزرگوار اسلام است.
رسول خدا حضرت محمد(صلَّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:« فاطمه أَعَزُّ النَّاسِ عَلَیَّ» یعنی فاطمه عزیزترین مردم برای من است.
محقق : سبحان میر رضایی
فضیلت ماه رمضان در کلام پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم
امام رضا علیه السلام از پدران بزرگوار خود از حضرت امیرالمومنین علیه السلام نقل کرده که ایشان فرمود: پیامبر روزی برای ما خطبه خواندند سپس فرمودند : ایّها الناس بدرستی که رو کرده به شما ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش، ماهی است که نزد خدا بهترین ماه ها است و روزهایش بهترین روزهاست و شبهایش بهترین شبهاست و ساعاتش بهترین ساعات است و ان ماهی است که خوانده اند شما را در ان به سوی ضیافت خدا و گردیده اید در آن از اهل کرامت خدا ، نفسهای شما در آن ثواب تسبیح را دارد و خواب شما ثواب عبادت را دارد و عملهای شما در آن مقبول است و دعا های شما در آن مستجاب است پس در خواست کنید از پروردگار با نیّتهای درست و دلهای پاکیزه از گناهان و صفات ذمیمه، خداوند توفیق دهد شما را برای روزه داشتن آن و تلاوت کردن قرآن در آن ،به درستی که شقی و بد عاقبت کسی است که محروم گردد از آمرزش خدا در این ماه عظیم و با گرسنگی و تشنگی شما در این ما ، گرسنگی و تشنگی قیامت را به یاد بیاورید .... .
ایّها الناس به درستی که دربهای بهشت در این ماه باز می باشد پس از خدای مهربان درخواست کنید که بر روی شما نبندد و درهای جهنم در این ماه بسته است پس درخواست کنید از پروردگار که به روی شما دربهای جهنم را باز نکند... .
فواید گرسنگی در کلام میرزا جواد آقا ملکی تبریزی
گرسنگی را برای سالک فوایدی است که در تکمیل نفس و معرفت پروردگار که از شمار بیرون است و در فضایل آن در اخبار چیزهای بزرگی ذکر شده است که اشاره به آنها اولاً بی فایده نیست و سپس کشف از علت آن و اشاره به حکمت آن است.
از پیامبر صلی الله و علیه و آله وسلم مروی است که فرمود : جانهای خویشتن را به وسیله گرسنگی و تشنگی به مجاهده وا دارید زیرا اجر در این کار مانند اجر جهاد کننده در راه خداست ، همانا عملی در نزد خدا محبوب تر از گرسنگی و تشنگی نیست .
و نیز فرمود : در روز قیامت منزلت آن کس از شما در نزد خدا بیشتر است که گرسنگی او طولانی تر و در باره خداوند متعال زیادتر تفکر کرده باشد .
از جمله فواید گرسنگی رفع خواب که خواب ضایع کننده عمری است که سرمایه تجارت آخرت آدمی است و گرسنگی سبب دوام بیداری است که آن بذر هر خیر و کمک برای تهجّد و شب زنده داری است که باعث رسیدن به «مقام محمود» است .
و از جمله فواید آن ، میسر گشتن تمام عبادات است که کمترین علت آن کمی احتیاج به تخلیه و تحصیل خوراک و کمی ابتلا به امراض مختلفه است زیرا معده خانه امراض و پرهیز و کم خوردن سرآمد همه دارو هاست .
و از جمله فواید دیگر گرسنگی شکستن شدّت شهوات و قوایی است که مورث گناهان کبیره مهلکه است ، چون منشأ بیشتر گناهان کبیره ، شهوت کلام و شهوت فرج و شکستن این شهوت ، سبب نجات از مُهلکات است . (المراقبات)
توصیه های شیخ عباس قمی (ره) در مورد ماه مبارک رمضان
ماه رمضان، ماه خداوند عالمیان است و شریف ترین ماه ها می باشد و ماهی است که در های آسمان و در های بهشت و رحمت گشوده میشود و درهای جهنّم بسته می شود . و در آن شبی است که عبادت در آن بهتر است از عبادت هزار ماه ، پس تأمّل نما که چگونه خواهی بود در شب و روز خود و چگونه نگاه می داری اعضا و جوارح خود را از معصیت های پروردگار خود و مبادا شبها در خواب باشی و روزها غافل از یاد خدا ،همانا در خبر است که در آخر هر روز از روزهای ماه رمضان در وقت افطار حق تعالی هزار هزار نفر را از آتش جهنم آزاد می کند و چون شب جمعه و روز جمعه می شود در هر ساعتی هزار هزار نفر را از آتش جهنم آزاد می کند که هر یک مستوجب عذاب شده باشد . و در شب و روز آخر ماه به عدد آنچه در تمام ماه آزاد کرده است ، آزاد می کند.
پس ای عزیز مبادا ماه رمضان به پایان رسد و گناهان تو باقی باشد در هنگامی که روزه داران مزدهای خود را بگیرند و تو از جمله محرومان و زیان کاران باشی و تقرّب بجوی به سوی خدای مهربان به تلاوت قرآن مجید در شبها و روزهای این ماه و به ایستادن به نماز و تلاش و کوشش در عبادت و به جای آوردن نمازها در اوقات فضیلت و کثرت استغفار و دعا ، از امام صادق علیه السلام روایت شده که هرکه در ماه رمضان آمرزیده نشود، بخشیده نخواهد شد تا سال آینده مگر در عرفه حاضر شود.
رفتار کن به نحوی که مولای ما حضرت صادق علیه السلام وصیّت نموده و فرموده: هر گاه روزه دارید می باید که روزه داشته باشد گوش و چشم و مو و پوست و جمیع اعضای تو ، یعنی از محرمات بلکه از مکروهات .
راه نجات امروز بشر در امتداد مسیر تکامل خود، شناخت منجی عالم هستی مهدی موعود موجود می باشد و خواسته فطرت انسان امروز ، نزدیکی به او برای فرار از وحشت و تاریکی های دنیای مادی امروز است.
سعادت و پیشرفت امت اسلامی در جهان امروز شناختن و شناساندن فرهنگ مهدویت و انتظار به جهانیان میباشد که خود باعث امید و بیداری و تلاش و کوشش جهت رسیدن به پایان راه انتظار و گشایش پنجره حضور منجی عالم بشریت است
مکتب تشیع که بزرگترین و پویا و زنده ترین مکتب در جهان اسلام مطرح است ، پرچم دار معرفی امام عصر علیه السلام به جهانیان را بر عهده دارد که باید در این مسیر با استفاده از رهنمودهای آیات و روایات نورانی، صحیح ترین و دقیقترین راه ممکن را جهت معرفی ان حضرت به بشریت خفته در مکتب مادیت و تکنولوژی و فاصله گرفته از رازشهای الهی ، بردارد.
گسترش فرهنگ مهدویت و انتظار صحیح ، به عنوان دو رکن اساسی در زمینه سازی جهت فرج آن حضرت می تواند ، گامی بس بلند در ارتقای زمینه های حضور سبز و روشن امام زمان در جامعه اسلامی باشد.
یکی از الگوهای مطرح شده در گسترش فرهنگ مهدویت، کوشش علمی و معرفتی کردن شناخت مردم نسبت به امام زمان میباشد که این مهم با نوشتن کتابها و نشریات و مجلات و برگزاری هم اندیشیهای اسلامی می تواند یکی از صحیح ترین و منسجم ترین راه ها جهت تحقق بخشیدن به آرمان حضور آن غایب حاضر باشد.
ما در نشریه گنج حضور کوشیده ایم با استفاده از آیات و روایات و کلام بزرگان قدمی هرچند کوتاه در جهت معرفی ان حضرت، به جامعه اسلامی برداشته باشیم. و با این هدیه ناقابل به حضرتش عرض می کنیم( یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعه مزجاه فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین)
حجه الاسلام روح الله شیرمهد
یاران حضرت مهدی
با نگاهی گذرا به تاریخ جوامع بشری، نقش دورانساز و کلیدی جوانان در غالب حرکتهای فرهنگی و اجتماعی و نیز نهضتهای حیاتبخش پیامبران الهی کاملا آشکار و روشن است. تجربه تاریخ بیانگر این مهم است که در هر حرکتی از استعدادهای فکری و نهفته قشر جوان به صورت اصولی و صحیح بهرهبرداری شده است، دستاوردهای بسیار مهم و ارزشمندی به دست آمده است. در مقابل، زمانی که هدایت و رهبری گروههای جوان به دست افراد هوسران و قدرتطلب افتاده است، جنایات و تراژدیهای بسیار دهشتناکی به وقوع پیوسته است. در حالی که، در تفکر دینی بها دادن و شخصیت دادن و اهتمام به جوانان بسیار توصیه شده است.
برای روشن شدن این حقیقت، سزاوار است، سیره و عملکرد یکی از انبیاء الهی در این زمینه، با بهرهبرداری منفی رهبران مستبد از نیروهای جوان در جنگهای جهانی اول و دوم مقایسه شود تا آنگاه پیامدهای استفاده از ظرفیتهای قشر جوان و نیز عدم استفاده و غفلت از آن آشکار گردد.
از ایننظر، وقتی مجموعه روایات مربوط به قیام حضرت مهدی (عج) را مطالعه میکنیم، با این حقیقت آشنا میشویم که زمینهسازان اصلی ظهور و اصحاب و یاران خاص آن حضرت در جریان تلاش برای تشکیل حکومت عدل جهانی، جوانان خواهند بود. به عنوان مثال، یکی از شخصیتهای وارسته و شجاعی که در آخرالزمان با هدف اصلاح وضع نابسامان جوامع اسلامی قیام خواهد کرد، فردی به نام «سید حسنی» است. به روایت امام صادقعلیه السلام حسنی یک جوان خوشچهره و نورانی است که علیرغم به دست آوردن قدرت و امکانات بسیار زیاد، آنگاه که از ظهور حضرت مهدیعلیه السلام آگاه میشود، خود را به همراه سپاهیانش به امامعلیه السلام میرساند و با آن حضرت بیعت میکند. به یک روایت، امام زمان (عج) به وسیله ایشان برای مردم مکه چند روز پیش از قیام پیامی میفرستند...
گذشته از این، وقتی حضرت علیعلیه السلام به مناسبتی از یاران و اصحاب امام عصر (عج) سخن میگویند، در توصیف ویژگیهای آنان این چنین میفرمایند: یاران قائم (عج) همه از میان جوانان خواهند بود. سالخورده در بین آنها بسیار کم است و نسبتسالخوردگان بر جوانان در بین اصحاب آنحضرت همانند سرمهای برای چشم و نمک برای غذاست و کمترین بخش غدا را نمک تشکیل میدهد. [1] .
این امر، ناشی از این است که جوان به دلیل داشتن فطرت پاک و صفای باطن در درجه اول، از استعداد و ظرفیتبالای درک و توان شناختحقیقتبرخوردار است. علاوه بر آن، به واسطه شجاعت و شهامت زیادی که دارد زودتر پذیرای حقایق میشود و در مقابل آنها لجاجت و سرسختی بیمورد به خرج نمیدهد.
وظایف منتظران جوان
در معارف دینی، وظایفی برای منتظران واقعی حضرت حجت علیه السلام بیان شده که از طریق عمل به مجموعهای از تکالیف افراد بتوانند از چنان شایستگی برخوردار شوند که در زمره یاران واقعی آنحضرت درآمده و در حد توان و ظرفیت و به میزان همت و تلاش افراد به فراهم شدن بستر مناسب برای ظهور منجی عالم بشریت کمک نمایند. گرچه مجموعه وظایف منتظران بسیار است اما در این نوشته، تنها به ذکر چند مورد مهم، که در شرایط کنونی جامعه اسلامی دارای اهمیت است بسنده میکنیم.
1) شناخت امام زمان
یکی از مهمترین و اساسیترین اصولی که از ارکان اصلی مکتب تشیع محسوب میشود، مساله امامت و آشنایی با امام هر عصر است. به اعتقاد شیعه، در هیچ برهه از زمان، زمین خالی از حجت و انسان بدون امام معصوم نخواهد بود. چرا که هدایت و رهبری صحیح و همه جانبه انسان بر اساس تعالیم الهی تنها از طریق پیروی از رهنمودها و روشنگریهای امامی ممکن است که علاوه بر، آشنایی با سنتهای حاکم بر نظام هستی، از تمامی مصالح بشر و حقایق تعلیمات پیامبران الهی آگاه باشد. با توجه به این حقیقت، یکی از وظایف مهم آحاد جامعه، بهویژه قشر جوان آن است که در هر عصری، نسبتبه امام و حجت الهی موجود در آن زمان به گونهای شناخت پیدا کنند که بر تعالیم مسؤولیتهای خود آگاهی پیدا کرده و بر اساس آن عمل نمایند. اهمیتشناخت امام زمان (عج) در هر عصری به گونهای است که در برخی روایات، عدم کسب معرفت لازم از امام همردیف، بلکه مساوی با کفر و بیایمانی شمرده شده است. پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله در همین زمینه میفرمایند: «هرکسی که بمیرد و امام زمان خودش را نشناسد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.» [1] و یا در یکی از ادعیه که بر آن نیز بسیار سفارش شده است. به همین مساله اشاره شده است: پروردگارا حجتخودت را به من بشناسان چرا که اگر حجتت را به من نشناسانی من از دین و آئینم گمراه میشوم. [2] مضمون اینگونه روایات زمانی بهتر روشن خواهد شد که به پیامدهای مثبت و منفی یک جامعه، در اثر برخورداری و عدم برخورداری جامعه از امام و رهبری شایسته توجه و دقتبیشتری شود. در طول تاریخ، چه بسیار بودهاند حرکتها و یا نهضتهای عظیم مردمی که به دلیل فقدان رهبر شایسته با شکست مواجه شدهاند و یا پس از پیروزی به جهت افتادن زمام امور در دست زمامداران بیکفایتبه انحراف و اضمحلال کشیده شدهاند...
البته، کم و کیف شناخت امامعلیه السلام با توجه به نیاز و توانایی و ظرفیت افراد متفاوت است. مهم این است که این شناختبه گونهای باشد که در صورت مواجه افراد با تهدیدها و شبههافکنیهای دشمنان و بدخواهان، در تشخیص راه صحیح و شیوه درست از دچارشدن به گمراهی و انحراف آنها را نجات دهد. و گرنه شناخت کامل و همه جانبه حجتهای الهی برای افراد عادی با توجه به محدودیت استعدادها و تواناییهای فکری غیرممکن است.
2) پیروی از نائبان امام زمان
در دوره غیبت کبری، فقهای جامعالشرایط به نصب امام زمانعلیه السلام مسؤولیت نمایندگی عام امامعلیه السلام را در استمرار حرکتحیاتبخش امامت و پاسداری از احکام و مقررات اسلامی برعهده دارند. بر این اساس، یکی از وظایف افراد در عصر غیبت، پیروی از رهنمودهای فقهای عادل است. چرا که فقها به دلیل آشنایی با شیوههای صحیح استنباط احکام از منابع اصیل دینی، قادرند تا به پرسشهای مختلف مردم در زمینه مسائل دینی پاسخ دهند. امام صادق علیه السلام در اشاره به چنین امر مهمی فرمودند: «فقها از سوی ما منصوب شدهاند تا به سؤالات شما پاسخ دهند و شما نیز مؤظف هستید در شرایطی که به ما دسترسی ندارید به آنها مراجعه کنید و بر اساس نظر آنان در چهارچوب احکام الهی عمل کنید و هرگز حکم آنها را که براساس موازین شرعی ارائه میشود، رد ننمایید. چون رد نظر آنان، به منزله رد حکم و نظر ماست و رد نظر ما، به منزله رد نظر و حکم خداوند است.» [3] .
در همین باره زمانی که از حضرت مهدی (عج) سؤال کردند که در دوران غیبت کبری که به شما دسترسی نداریم جواب احکام و مسائلی را که با آنها مواجه میشویم چگونه به دست آوریم؟ آنحضرت در پاسخ فرمودند: «در پیشامدها و حوادثی که رخ میدهد به آشنایان با احادیث ما (یعنی مجتهدان جامعالشرایط که متخصصان متون دینی و احادیث اهلبیت علیهم السلام هستند) مراجعه کنید و آنها حجت من برای شما و من حجتخدا بر آنان هستم.» [4] پس، برخلاف نظر نادرستبرخی افراد ناآشنا به معارف اسلامی، مسلمانان در دوران غیبت کبری بدون راهنما نماندهاند که مجبور باشند با شیوههای ناصواب متکی به اندیشههای ناقص بشری و نظریههای غیرعلمی به حل مشکلات اقدام کنند و در نتیجه، گرفتار معضلات فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی فراوان گردند. بلکه در دورانی که بنابر مصالحی امام معصومعلیه السلام در دسترس همگان نیست مردم موظفاند که به فقهای عالم و عادل مراجعه کنند و آنان نیز موظفند بدون کوتاهی و سهلانگاری بر اساس موازین شرعی از طریق مراجعه به آیات قرآن و روایات اهلبیتعلیهم السلام به همه سؤالات و نیازهای فکری و اعتقادی و فقهی و فرهنگی و سیاسی و... آنها پاسخهای مناسبی ارائه دهند.
3) خود سازی و تهذیب نفس
اصلاح نفس و ترک گناهان و آراستن به فضایل اخلاقی در همه احوال ضرورت دارد. ولی خودسازی و اصلاح نفس در دوره غیبت، که زمینه لغزش و انحراف و آلوده گشتن به رذایل اخلاقی بیشتر است، از اهمیت زیادی برخوردار است.
امام صادقعلیه السلام در این زمینه میفرمایند: «صاحبالامرعلیه السلام غیبتی خواهد داشت اگر کسی در آن دوره بخواهد دیندار بماند، سخت در مشقتخواهد بود. بنده خالص خدا در آن شرایط باید تقوای الهی پیشه کند و دو دستی به دین خود بچسبد.» [5] .
به علاوه، چون فراهم شدن زمینه ظهور امام زمانعلیه السلام از یک نظر وابسته به وجود افراد خودساخته و آراسته به فضایل اخلاقی است و جز از طریق تهذیب نفس و پیدا کردن پرورش اسلامی نمیتوان در سلک یاران و زمینهسازان حضور آن حضرت قرار گرفت. بنابراین، یکی از وظایف افراد تلاش در راه خودسازی و تهذیب نفس است. بر این اساس، امام صادقعلیه السلام میفرمایند: «من سره ان یکون من اصحاب القائم فلینتظر و لیعمل بالورع و محاسن الاخلاق [6] هر کس دوست دارد از یاران حضرت قائمعلیه السلام باشد باید در انتظار ظهور آن حضرت باشد و در این حال، به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار نماید» و حتی در توقیعی که امام زمانعلیه السلام آن را به مرحوم شیخ مفید نوشتهاند چنین آمده است که اعمال ناشایست و گناهانی که از شیعیان سر میزند، یکی از عوامل طولانی شدن دوره غیبت و محرومیت آنها از دیدار امامعلیه السلام است.
4) جامعه سازی
از آنجا که یکی از شرایط مهم رشد ارزشها و فراهم شدن زمینه حاکمیت احکام الهی، اصلاح وضع عمومی جامعه است لذا در تعلیمات روشنگرانه اسلام اهتمام به وضع جامعه و مبارزه با نارساییهای اجتماعی و فساد و کجرویها از طریق اموری چون امر به معروف و نهی از منکر مورد تاکید قرار گرفته است. به گونهای که حتی انسانهای بیتوجه به امور اجتماعی و مشکلات سایر مردم، خارج از زمره مسلمانان محسوب میشود: «من اصبح ولایتهم بامورالمسلمین فلیس بمسلم» [7] .
علاوه بر اینکه بر اساس روایات اهلبیتعلیهم السلام تا آمادگیهای لازم فکری و فرهنگی و... در احاد جامعه برای پذیرش و یاری امام زمانعلیه السلام پیدا نشود، ظهور حضرت محقق نخواهد شد. از سوی دیگر، تحصیل آمادگیهای لازم نیاز به بستر سالمی دارد که افراد در سایه آن بتوانند به کسب مهارتها و کمالات لازم بپردازند. این بسترسازی مشروط به احساس مسؤولیت همگانی و مشارکت همه جانبه تک تک افراد در پاکسازی فضای عمومی جامعه است که برای انجام کامل و به موقع این امر نیز مکانیزمهای زیادی پیشبینی شده است که مهمترین آنها، اقامه فریضه امر به معروف و نهی از منکر است. یعنی همه افراد جامعه اسلامی موظفند از طریق تحصیل آشنایی کامل با شرایط و احکام آن، به اصلاح نارساییهای اجتماعی و حفظ سلامت فضای جامعه بپردازند تا از این طریق، اولا: شرایط لازم برای ظهور آن حضرت فراهم گردد و ثانیا، امکان زندگی براساس احکام نورانی اسلام در دوره غیبت، ولو به ضرورت ناقص، بوجود آید.
5) دعا برای تعجیل فرج
با توجه به نقش و جایگاه مهمی که دعا در تفکر اسلامی دارد، اگر دعا با شرایط لازم انجام گیرد همچون سایر علل و عوامل موثر در نظام هستی، میتواند در امور تکوینی تغییر ایجاد نماید. در بخشی از روایات پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله و ائمه اطهارعلیهم السلام توصیه شده است که برای فرج امام زمانعلیه السلام زیاد دعا کنید و از خود حضرت بقیةالله (عج) نقل شده است که آن حضرت فرمودند: «اکثروا الدعا بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم» [8] برای تعجیل در فرج و ظهور، زیاد دعا کنید چرا که اینکار موجب فرج و خوشحالی شماست.
بنابراین، از دیگر تکالیف عاشقان امام زمان (عج) درخواست تعجیل فرج آن حضرت است. البته، توجه به این نکته نیز ضروری است که اولا، دعا زمانی به مرحله اجابت میرسد که دعا کننده شرایطی را در خود ایجاد نموده باشد که دعای او شرایط استجابت را داشته باشد. ثانیا، باید توجه داشت که دعا هرگز جای عمل به وظایف دیگر را نمیگیرد بلکه دعا در صورتی مفید است که همراه با عمل به سایر تکالیف دینی باشد.
------------------------------ [1]. کافی ج1 ص377
[2]. همان
[3]. اصول کافی ج1 ص54
[4]. بحار ج52 ص181
[5]. اثبات الهداه ج3 ص422
[6]. غیبت نعمانی ص20
[7]. میزان الحکمه ج4 ص536
[8]. اکمال الدین ج2 ص485
شباهتهای امام زمان به پیامبران الهی سیدمحمدتقی اصفهانی
اگر بشنوی مردی که کمال یا کمالاتی دارد، به ناراحتی یا ناراحتیهایی دچار شده، عقل تو را وامیدارد که به یاریش برخیزی و برای خلاصی او اقدام کنی، و اگر نتوانی این کار را انجام دهی، مبادرت به دعا نمایی که برای او فرج و خلاص حاصل شود، و شفقت و اخلاص هم در وجود تو نسبت به او پیدا میشود. اکنون که این مطلب را توجه کردی میگوییم: مولای ما حضرت صاحبالزمان (عج)، تمام مرزهای کمال را احاطه کرده و به برترین مراتب جمال و جلال دست یافتهاست، با این همه او مبتلا به اهل ضلالت و گمراهی است و دورمانده از اهل و عیال و خانه و وطن، و این معنی برای اهل بینش کاملاً روشن است. اما عظمت مصیبت آن حضرت، به مقدار عظمت خود او است، و اما کمالاتش، زبان از بیان آن الکن و اندیشهها از پرواز به قلههای رفیع آن ناتوان میباشد. شاید با مطالعة این نوشته،گوشههایی از این مطلب را بهدست آوری و از سرچشمة زلال آن سیراب شوی. و در اینجا نیز مطالبی میافزائیم که بدانی آن حضرت مجموعهای از کمالات پیامبران و امامان و مظهر آنان است.
در روایتی که شیخ اجل محمد بن الحسن الحر عاملی در کتاب إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات از کتاب إثبات الرجعة فضل بن شاذان به سند صحیح آورده، چنین میخوانیم:
از امام صادق (ع) است که فرمود:
هیچ معجزهای از معجزات انبیا و اوصیا نیست مگر اینکه خداوند تبارک و تعالی مثل آنرا بهدست قائم (ع) ظاهر میگرداند تا بر دشمنان، اتمام حجت کند. [1] .
و چه خوش گفتهاند: آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری.
و نیز فاضل علامه مجلسی در بحارالأنوار حدیثی از مفضل بن عمر از امام ابوعبدالله صادق (ع) نقل کرده که فرمود:
و در آن هنگام آقای ما قائم (ع) به خانه خدا تکیه زده میگوید: ای مردم هرکس میخواهد آدم و شیث را ببیند، بداند که من آدم و شیث هستم، و هرکس که میخواهد نوح و فرزندش سام را ببیند، بداند که من همان نوح و سامم، و هرکس میخواهد ابراهیم و اسماعیل را ببیند، بداند که من همان ابراهیم و اسماعیل میباشم، و هرکس میخواهد موسی و یوشع را ببیند، من همان موسی و یوشع هستم، و هرکس میخواهد عیسی و شمعون را ببیند، من همان عیسی و شمعون هستم، و هرکس میخواهد محمد (ص) و امیرالمؤمنین را ببیند، بداند که من همان محمد و امیرالمؤمنین هستم، و هرکه میخواهد حسن و حسین را ببیند، بداند که من همان حسن و حسین میباشم، و هر که میخواهد امامان از ذریة حسین را ببیند، بداند که من همان ائمه اطهار هستم. دعوتم را بپذیرید و به نزدم جمع شوید که هرچه گفتهاند و هرچه نگفتهاند را به شما خبر میدهم. [2] .
این حدیث، دلالت دارد بر اینکه تمام صفات انبیای عظام و مکارم ائمة اطهار (ع) در وجود امام زمان ما ـ أرواحنا فداه ـ جمع است و از آن حضرت بروز میکند، و نیز روایتی که قبلاً از پیغمبر اکرم (ص) آوردیم که نهمین آنها قائمشان است و او ظاهر و باطن آنها است، بر این معنی دلالت میکند.
همچنین شیخ صدوق در کتاب کمالالدین به سند خود از ابوبصیر روایت کرده که گفت:
شنیدم حضرت ابوعبدالله صادق (ع) میفرمود: سنتهای پیغمبران (ع) و آنچه از غیبتها برایشان واقع شد، در قائم ما اهل البیت نیز بهطور کامل و صددرصد واقع خواهد شد.
ابوبصیر گوید: عرض کردم یابن رسولالله، قائم شما اهل البیت کیست؟
فرمود: ای ابوبصیر، او پنجمین از نسل فرزندم موسی است، او فرزند بهترین کنیزان است، غیبتی خواهد داشت که در آن باطلکیشان به تردید میافتند، سپس خداوند عزوجل او را آشکار میکند و بهدست او شرق و غرب زمین را فتح مینماید و روحالله، عیسی بن مریم، از آسمان فرود میآید و پشت سرش نماز میخواند.... [3] .
حال که سخن به اینجا رسید خوب است این مطلب را [به نحو تفصیلیتر] بیان نمائیم.
------------------------------
[1].اثبات الهداه ج7 ص357
[2].بحار ج53 ص9
[3].کمال الدین و تمام النعمه ج2 ص325
شباهت به حضرت آدم
1ـ1. خداوند، آدم را خلیفة خود در تمام زمین قرار داد و او را وارث آن ساخت و در قرآن چنین فرمود:
إنّی جاعِلٌ فِِی اْلاَرْضِ خَلیفَةً. [1] .
من در زمین خلیفهای قرار میدهم.
و خداوند حضرت حجت (ع) را نیز وارث زمین خواهد ساخت و خلیفة خود در زمین خواهد فرمود، چنانکه از حضرت ابیعبدالله صادق (ع) مروی است که در تفسیر آیة:
وَعَدَ اللهُ الذَّینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی اْلاَرْضِ.
خدا به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داد که در روی زمین جانشین دیگرانشان کند.
چنین فرمود: او، قائم و اصحابش میباشند و هنگام ظهورش در مکه، در حالیکه دست به صورت میکشد، میگوید: «اَلْحَمْدُ لِلهِ الَّذی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ اَوْرَثَنا اْلاَرْضَ... [2] .
سپاس خدای را که به وعدة خود وفا کرد و زمین را به ارث ما درآورد». [3] .
و در حدیث مفضل آمده که خروج میکند در حالیکه ابری بالای سرش سایه افکنده و در آن منادی ندا میکند: این، مهدی، خلیفة خدا است از او پیروی کنید.
2ـ1. از پیامبر (ص) نقل شده که فرمود: آدم (ع) آنقدر بر فراق بهشت گریست تا اینکه (اشک) از دو گونهاش مانند آبراههایی جاری شد. [4] .
از امام صادق (ع) نیز همین معنی روایت شده است. [5] .
حضرت قائم (ع) نیز، مانند آدم، گریه بسیار دارد، چنانکه در زیارت ناحیه از آن حضرت است که، خطاب به جدش، حسین (ع) میگوید: شب و روز برایت ندبه میکنم و به جای اشک بر تو خون میگریم.
3ـ1. دربارة آدم، آیه نازل شده که: و عَلَّمَ آدَمَ الاَسماءَ کُلَّها. [6] خداوند تمام اسمها را به آدم تعلیم فرمود: و اما قائم، خداوند آنچه به آدم آموخت به او نیز آموخته و اضافه بر آن هم مطالب دیگری آموخته است، چه اینکه آدم بیست و پنج حرف از اسم اعظم را آموخته بود ـ چنانکه در حدیث آمده است و پیغمبر اکرم (ص) هفتاد و دو حرف از آن را آموخت، و تمام اموری که خداوند متعال به پیامبرش داده، به اوصیای آن حضرت نیز داده شده تا به مولای ما حضرت قائم (ع) نوبت رسید.
و در خبر صحیح ثقة اسلام کلینی از حضرت ابی عبدالله صادق (ع) مروی است که فرمود:
آن علمی که به آدم (ع) نازل شد دیگر برداشته نشد، و هیچ عالمی نمرده مگر اینکه علمش را به ارث گذاشته است؛ زمین، بدون عالم باقی نمیماند. [7] .
4ـ1. آدم، زمین را با عبادت خدا زنده کرد، پس از آنکه جنیان با کفر و طغیانشان آنرا میرانده بودند.
قائم (ع) نیز زمین را با دین خدا و عبادت و عدالت و برپایی حدودش زنده خواهد کرد، بعداز مردن آن به کفر و معصیت اهل زمین.
در بحارالأنوار از حضرت ابوجعفر (ع) دربارة آیة: یُحْیی اْلاَرْضَ بَعْدَ مَوْتها. [8] .
[خدا] زمین را پس از مردنش زنده میکند.
آمده که فرمود: خداوند عزوجل به وسیلة قائم (ع) زمین را بعداز مرگش زنده میگرداند. منظور از مرگ آن، کفر اهل آن میباشد که کافر در حقیقت مرده است. [9] .
و در وسائل الشیعه دربارة همین آیه آمده است که حضرت موسی بن جعفر (ع) فرمود:
به وسیلة باران احیا نمیکند، بلکه خداوند مردانی برمیانگیزد که عدالت را زنده میکنند، و زمین به خاطر احیای عدالت زنده میشود، و به درستی که اگر یک حد در زمین برپا شود، سودمندتر است از چهل روز باران. [10] .
و در همان کتاب از پیغمبراکرم (ص) منقول است که فرمود: یک ساعت امام عادل بهتر است از عبادت هفتاد سال، و یک حد که برای خدا در زمین برپا شود، سودمندتر است از چهل روز باران. [11] .
با این همه تا کی و تا چند آدم و قائم را با هم مقایسه کنم در حالیکه آدم به خاطر قائم خلق شد.
ِانَّ اَّلذی خَلَقَ الْمَکارِمَ جازِها
فی صُلْبِ آدَمَ لِلْامامِ الْقائِمِ
آنکه مکارم اخلاق را آفرید همه را در صلب آدم قرار داد برای امام قائم.
شباهت به هابیل
1ـ2. نزدیکترین و خویشاوند ترین افراد، هابیل را کشت؛ یعنی برادرش قابیل. خداوند متعال در کتاب عزیز خود میفرماید:
وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَاءَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ اِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ اَحَدِهِما وَلَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ اْلآخَرَ قالَ لاَقْتُلَنَّکَ قالَ اِنَّما یَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ الْمُتَّقینَ. [12] .
و داستان راستین دو پسر آدم را برایشان بخوان، آنگاه که قربانی کردند، از یکیشان پذیرفته آمد و از دیگری پذیرفته نشد. گفت: تو را میکشم. گفت: خدا قربانی پرهیزگاران را میپذیرد.
همچنین نزدیکترین و خویشاوندترین افراد، قصد کشتن امام قائم ـ روحی و ارواح العالمین فداه ـ را نمود؛ او عموی آن حضرت، جعفر کذاب بود.
از امام زینالعابدین (ع) نقل شده است که فرمود:
گویا جعفر کذاب را میبینم که سرکش زمانش را بر تفتیش امر ولیّ خدا و آنکه در غیب الهی محفوظ و بر حرم پدرش موکل است وادار کند، به خاطر جهل او به ولادتش و حرص بر کشتنش ـ اگر بر او دست یابد ـ از روی طمع در میراث پدرش تا آن را به ناحق بگیرد. [13] .
-----------------------------
[1]. سوره بقره آیه30
[2]. سوره زمر آیه 74
[3]. البرهان فی التفسیر القرآن - سید هاشم بحرانی ج3 ص147
[4]. بحار ج11 ص304
[5].همان ج101ص320
[6]. سوره بقرهآیه 31
[7]. کافی ج1 ص223
[8].روم آیه 19
[9]. بحار ج51 ص52
[10]. وسائل الشیعه ج18 ص308
[11]. همان
[12]. مائده آیه27
[13].کمال الدین و تمام النعمه ج1ص320
او مُضطَرّ است
یکی از لقبهای معروف امام عصر (ع) «مُضطَرّ» است. در کتابهای لغت مضطر به معنای درمانده و ناچار به کار میرود و در اصطلاح وقتی به کسی مضطر گفته میشود که او از همه اسباب و ابزارهای معمولی در حلّ مشکلات و برطرف ساختن
گرفتاریهایی که دارد ناامید شده و با تمام وجود متوجّه خدا شود و کلید حلّ تمام کارها را به دست خدا بداند. رسیدن به این مرحله از درک و بینش معمولاً یا در حالت اضطرار و ناامیدی کامل پیش میآید و یا در صورت دستیابی به شناخت و معرفتهای برتر ـ که جز از طریق توجهات خاصّ الهی میسّر نمیگردد ـ امکانپذیر میشود.
به این حقیقت که «انسان چون دچار اضطرار شود متوجه درگاه خداوند میشود» در قرآن کریم نیز اشاره شده است آنجا که میفرماید: چون به کشتی نشستند خدا را با اخلاص در دین او خواندند و چون نجاتشان داد و به خشکی آورد، شرک آورند؛ تا نعمتی را که به آنان عطا کرده بودیم کفران کنند و برخوردار شوند. زودا که خواهند دانست.
گذشته از آن چه بیان شد در بحثهای مربوط به دعا و شرایط اجابت آن نیز اضطرار مطرح شده است. توضیح آن که در روایتهای زیادی به این حقیقت اشاره شده که از جمله عوامل به مرحله اجابت رسیدن دعاها به حدّ اضطرار رسیدن داعی است؛ یعنی فرد دعا کننده به اندازهای مضطر شود که برای برآورده شدن حاجتش هیچ عاملی جز خدا نشناسد و با تمام وجود دست به درگاه او بلند کند و از او بخواهد که مشکل او را برطرف سازد. طبیعی است که هر کس در چنین حالی متوّجه خداوند متعال شود هرگز خداوند ارحمالراحمین او را ناامید نمیسازد.
در بسیاری از ادعیه و روایات از حضرت مهدی (ع) با لقب مُضطر یاد شده است از جمله در قسمتی از دعای ندبه آمده است:
اَینَ المُضطَرُّ الذی یُجابُ اِذا دَعی.
کجاست آن مضطری که چون دعا کند، خواست او به اجابت میرسد....
همینطور در روایتی که از امام صادق (ع) دربارة تفسیر آیه: «اَمَّن یُجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوء...» وارد شده، چنین آمده است:
سوگند به خدا منظور از مُضطر در این آیه قائم آل محمد (ص) است وقتی که در آخرالزمان ستم و بیداد و فساد در نتیجه سلطه پیدا کردن مستکبران و انحراف مردم از صراط مستقیم سرتاسر جهان را پر ساخت آن حضرت در بین رکن و مقام [در مسجدالحرام] دو رکعت نماز میخواند و آنگاه دست به دعا برداشته از خداوند تعجیل در فَرَج خود را میخواهد و پروردگار عالم نیز دعای او را اجابت نموده و به او اذن ظهور میدهد و به دنبال این واقعه مبارک آن حضرت به برکت امدادهای غیبی و همچنین یاری انسانهای مومن و شجاعی ـ که در آن زمان از سرتاسر عالم به گِرد آن حضرت جمع شدهاند ـ بساط ستم را از روی زمین برخواهد چید.
امّا چرا به امام عصر (عج) لقب مُضطَرّ داده شده است؟
از بررسی مجموعه روایات مربوط به این بحث چنین برمیآید که امام معصوم به عنوان حجّت الهی در خیرخواهی به بندگان خدا و محبت به آنان از پدر و مادر به آنها مهربانتر است؛ از هدایت پیدا کردن آنان خوشحال و از به بیراهه کشیده شدن بینهایت ناراحت میشود.
از آنجا که در شرایط بسیار سخت دوران طولانی غیبت کبری امام مهدی (ع) از وضع بندگان خدا هر لحظه باخبرند و مشاهده میکنند که چگونه دشمنان حقّ از طریق به کارگیری تمام امکانات خود تلاش میکنند تا با مطرح ساختن انواع شبههها و رایج نمودن فساد و فحشا بندگان الهی را از مسیر درست انسانیت خارج نموده آنان را به انواع رذایل و پلیدیهای اخلاقی و اعتقادی آلوده سازند و یا خود آنها در نتیجه تبعیت از هواهای نفسانی و فریب خوردن از زرق و برق دنیا چگونه از معارف الهی دور شده و با دست خود زمینههای تباهی و هلاکت خویش را فراهم میسازند بسیار متأثر میشوند.
از طرف دیگر وقتی در نتیجه بعضی مصالح الهی در چنین اوضاعی آن حضرت در پشت پرده غیبت به سر میبرند و از انجام کامل مأموریت خود که همانا هدایت بندگان خداست به جهت عمل دیگران و موانعی که آنها ایجاد کردهاند محروم مانده است دچار حالت اضطرار میشود.
مگر کدام اضطرار سختتر از این است که کسی حجّت خدا باشد و مسئولیت حفظ و تبلیغ و ترویج و حاکمیّت بخشی به همه احکام و ارزشهای الهی را برعهده داشته باشد امّا در شرایطی واقع شود که ببیند حکام جور از یک طرف و منافقان و انسانهای هواپرست از طرف دیگر احکام حیات بخش الهی را زیر پا میگذارند و بندگان خدا را از مسیر سعادت واقعی منحرف میسازند و آنها را به بیراهه سوق میدهند.
آری در دورة غیبت کبری هر روز بیش از پیش قلب رئوف و مهربان حضرت ولیعصر (عج) از مشاهده مشکلات و گرفتاریهای بندگان الهی به درد میآید و بالاخره روزی آن دریای صبر و بردباری از طغیان بیحدّ بندگان ناسپاس و ستمپیشه به تنگ خواهد آمد و در حال اضطرار از پروردگار عالم خواهد خواست تا به خاطر پایان بخشیدن به ظلم ستمگران و رها ساختن انسانهای مظلوم در بند طاغوتها به او اذن ظهور داده.
در بسیاری از ادعیه و روایات از حضرت مهدی (ع) با لقب مُضطر یاد شده است از جمله در قسمتی از دعای ندبه آمده است:
اَینَ المُضطَرُّ الذی یُجابُ اِذا دَعی.
کجاستآنمضطریکه چون دعا کند، خواست او به اجابت میرسد...
شود و آن لحظه است که بشریت از زیر یوغ بیداد و جهل و تباهی نجات خواهد یافت و عدل و قسط در سرتاسر زمین حاکمیت پیدا خواهد کرد و صلح و امنیّت و آسودگی خاطر، زمینه را برای تحصیل سعادت جاودانی انسان فراهم خواهد ساخت.
أللّهمّ إنّا نرغب الیک دولة کریمة تعزّ بها الاءسلام و أهله و تذلّ به النفاق و أهله...