شباهت به حضرت آدم
1ـ1. خداوند، آدم را خلیفة خود در تمام زمین قرار داد و او را وارث آن ساخت و در قرآن چنین فرمود:
إنّی جاعِلٌ فِِی اْلاَرْضِ خَلیفَةً. [1] .
من در زمین خلیفهای قرار میدهم.
و خداوند حضرت حجت (ع) را نیز وارث زمین خواهد ساخت و خلیفة خود در زمین خواهد فرمود، چنانکه از حضرت ابیعبدالله صادق (ع) مروی است که در تفسیر آیة:
وَعَدَ اللهُ الذَّینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی اْلاَرْضِ.
خدا به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داد که در روی زمین جانشین دیگرانشان کند.
چنین فرمود: او، قائم و اصحابش میباشند و هنگام ظهورش در مکه، در حالیکه دست به صورت میکشد، میگوید: «اَلْحَمْدُ لِلهِ الَّذی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ اَوْرَثَنا اْلاَرْضَ... [2] .
سپاس خدای را که به وعدة خود وفا کرد و زمین را به ارث ما درآورد». [3] .
و در حدیث مفضل آمده که خروج میکند در حالیکه ابری بالای سرش سایه افکنده و در آن منادی ندا میکند: این، مهدی، خلیفة خدا است از او پیروی کنید.
2ـ1. از پیامبر (ص) نقل شده که فرمود: آدم (ع) آنقدر بر فراق بهشت گریست تا اینکه (اشک) از دو گونهاش مانند آبراههایی جاری شد. [4] .
از امام صادق (ع) نیز همین معنی روایت شده است. [5] .
حضرت قائم (ع) نیز، مانند آدم، گریه بسیار دارد، چنانکه در زیارت ناحیه از آن حضرت است که، خطاب به جدش، حسین (ع) میگوید: شب و روز برایت ندبه میکنم و به جای اشک بر تو خون میگریم.
3ـ1. دربارة آدم، آیه نازل شده که: و عَلَّمَ آدَمَ الاَسماءَ کُلَّها. [6] خداوند تمام اسمها را به آدم تعلیم فرمود: و اما قائم، خداوند آنچه به آدم آموخت به او نیز آموخته و اضافه بر آن هم مطالب دیگری آموخته است، چه اینکه آدم بیست و پنج حرف از اسم اعظم را آموخته بود ـ چنانکه در حدیث آمده است و پیغمبر اکرم (ص) هفتاد و دو حرف از آن را آموخت، و تمام اموری که خداوند متعال به پیامبرش داده، به اوصیای آن حضرت نیز داده شده تا به مولای ما حضرت قائم (ع) نوبت رسید.
و در خبر صحیح ثقة اسلام کلینی از حضرت ابی عبدالله صادق (ع) مروی است که فرمود:
آن علمی که به آدم (ع) نازل شد دیگر برداشته نشد، و هیچ عالمی نمرده مگر اینکه علمش را به ارث گذاشته است؛ زمین، بدون عالم باقی نمیماند. [7] .
4ـ1. آدم، زمین را با عبادت خدا زنده کرد، پس از آنکه جنیان با کفر و طغیانشان آنرا میرانده بودند.
قائم (ع) نیز زمین را با دین خدا و عبادت و عدالت و برپایی حدودش زنده خواهد کرد، بعداز مردن آن به کفر و معصیت اهل زمین.
در بحارالأنوار از حضرت ابوجعفر (ع) دربارة آیة: یُحْیی اْلاَرْضَ بَعْدَ مَوْتها. [8] .
[خدا] زمین را پس از مردنش زنده میکند.
آمده که فرمود: خداوند عزوجل به وسیلة قائم (ع) زمین را بعداز مرگش زنده میگرداند. منظور از مرگ آن، کفر اهل آن میباشد که کافر در حقیقت مرده است. [9] .
و در وسائل الشیعه دربارة همین آیه آمده است که حضرت موسی بن جعفر (ع) فرمود:
به وسیلة باران احیا نمیکند، بلکه خداوند مردانی برمیانگیزد که عدالت را زنده میکنند، و زمین به خاطر احیای عدالت زنده میشود، و به درستی که اگر یک حد در زمین برپا شود، سودمندتر است از چهل روز باران. [10] .
و در همان کتاب از پیغمبراکرم (ص) منقول است که فرمود: یک ساعت امام عادل بهتر است از عبادت هفتاد سال، و یک حد که برای خدا در زمین برپا شود، سودمندتر است از چهل روز باران. [11] .
با این همه تا کی و تا چند آدم و قائم را با هم مقایسه کنم در حالیکه آدم به خاطر قائم خلق شد.
ِانَّ اَّلذی خَلَقَ الْمَکارِمَ جازِها
فی صُلْبِ آدَمَ لِلْامامِ الْقائِمِ
آنکه مکارم اخلاق را آفرید همه را در صلب آدم قرار داد برای امام قائم.
شباهت به هابیل
1ـ2. نزدیکترین و خویشاوند ترین افراد، هابیل را کشت؛ یعنی برادرش قابیل. خداوند متعال در کتاب عزیز خود میفرماید:
وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَاءَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ اِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ اَحَدِهِما وَلَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ اْلآخَرَ قالَ لاَقْتُلَنَّکَ قالَ اِنَّما یَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ الْمُتَّقینَ. [12] .
و داستان راستین دو پسر آدم را برایشان بخوان، آنگاه که قربانی کردند، از یکیشان پذیرفته آمد و از دیگری پذیرفته نشد. گفت: تو را میکشم. گفت: خدا قربانی پرهیزگاران را میپذیرد.
همچنین نزدیکترین و خویشاوندترین افراد، قصد کشتن امام قائم ـ روحی و ارواح العالمین فداه ـ را نمود؛ او عموی آن حضرت، جعفر کذاب بود.
از امام زینالعابدین (ع) نقل شده است که فرمود:
گویا جعفر کذاب را میبینم که سرکش زمانش را بر تفتیش امر ولیّ خدا و آنکه در غیب الهی محفوظ و بر حرم پدرش موکل است وادار کند، به خاطر جهل او به ولادتش و حرص بر کشتنش ـ اگر بر او دست یابد ـ از روی طمع در میراث پدرش تا آن را به ناحق بگیرد. [13] .
-----------------------------
[1]. سوره بقره آیه30
[2]. سوره زمر آیه 74
[3]. البرهان فی التفسیر القرآن - سید هاشم بحرانی ج3 ص147
[4]. بحار ج11 ص304
[5].همان ج101ص320
[6]. سوره بقرهآیه 31
[7]. کافی ج1 ص223
[8].روم آیه 19
[9]. بحار ج51 ص52
[10]. وسائل الشیعه ج18 ص308
[11]. همان
[12]. مائده آیه27
[13].کمال الدین و تمام النعمه ج1ص320