قَالَ ? : فَانْصَرِفُوا رَاشِدِینَ کَامِلِینَ؛ فَانْصَرَفُوا.
سپس امام ? فرمود: اکنون با کمال معرفت و عقل برگردید! و آنان نیز برخاستند و رفتند.
قَالَ جَابِرٌ: قُلْتُ: سَیِّدِی، وَ کُلُّ مَنْ لَا یَعْرِفُ هَذَا الْأَمْرَ عَلَى الْوَجْهِ الَّذِی صَنَعْتَهُ وَ بَیَّنْتَهُ إِلَّا أَنَّ عِنْدَهُ مَحَبَّةً وَ یَقُولُ بِفَضْلِکُمْ وَ یَتَبَرَّأُ مِنْ أَعْدَائِکُمْ مَا یَکُونُ حَالُهُ؟
جابر گوید عرض کردم: آقای من! تمام کسانی که این مسأله [یعنی معرفت و ولایت شما] را به صورتی که توضیح دادید و تبیین کردید، نمیدانند [و نسبت به آن آگاهی ندارند] ولی محبّت شما را در دل دارند و به فضیلت و برتری شما اقرار و اذعان دارند و از دشمنان شما برائت میجویند، حالشان چگونه است؟
قَالَ ? : یَکُونُ فِی خَیْرٍ إِلَى أَنْ یَبْلُغُوا!
حضرت فرمود: در خیر خواهند بود تا آن که به این درجه از معرفت برسند.
قَالَ جَابِرٌ قُلْتُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ هَلْ بَعْدَ ذَلِکَ شَیْءٌ یُقَصِّرُهُمْ؟
جابر گوید گفتم: ای پسر رسول خدا! آیا پس از این مسأله [یعنی معرفت] هم هنوز چیزی هست که آنان را از [رسیدن به معرفت و ولایت شما] باز دارد [و نسبت به آن تقصیر و کوتاهی داشته باشند؟]
قَالَ ? : نَعَمْ؛ إِذَا قَصَّرُوا فِی حُقُوقِ إِخْوَانِهِمْ وَ لَمْ یُشَارِکُوهُمْ فِی أَمْوَالِهِمْ وَ فِی سِرِّ أُمُورِهِمْ وَ عَلَانِیَتِهِمْ وَ اسْتَبَدُّوا بِحُطَامِ الدُّنْیَا دُونَهُمْ فَهُنَالِکَ یُسْلَبُ الْمَعْرُوفُ وَ یُسْلَخُ مِنْ دُونِهِ سَلْخاً وَ یُصِیبُهُ مِنْ آفَاتِ هَذِهِ الدُّنْیَا وَ بَلَائِهَا مَا لَا یُطِیقُهُ وَ لَا یَحْتَمِلُهُ مِنَ الْأَوْجَاعِ فِی نَفْسِهِ وَ ذَهَابِ مَالِهِ وَ تَشَتُّتِ شَمْلِهِ لِمَا قَصَّرَ فِی بِرِّ إِخْوَانِهِ!
حضرت فرمود: آری؛ وقتی که در حقوق برادرانشان کوتاهی کنند و آنها را در اموال و امور پنهان و آشکار خود شریک نسازند و از نعمتها و مواهب دنیوی فقط خودشان به تنهایی بهرهمند شوند، در این صورت این معرفت از آنان سلب میشود و چنان پوستی [که از حیوان سر بریده شده کنده میشود،] از آنان کنده میشود و در این دنیا به چنان بلاها و آسیبهایی مبتلا میشوند که طاقت و توان تحمّل آنها را ندارند؛ بلاهایی از قبیل بیماری و دردهای جسم و جان و از دست دادن مال و تشویش و پریشانی خاطر [و همّ و غم] که به جهت کوتاهی کردن در ادای حقوقِ برادرانِ خود و نیکی نکردن به آنها به آن مبتلا میشوند!
قَالَ جَابِرٌ: فَاغْتَمَمْتُ وَ اللَّهِ غَمّاً شَدِیداً وَ قُلْتُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا حَقُّ الْمُؤْمِنِ عَلَى أَخِیهِ الْمُؤْمِنِ؟
جابر گوید: به خدا قسم از این سخنان امام بسیار غمگین شدم و گفتم: ای پسر رسول خدا، حق مؤمن بر برادر مؤمنش چیست؟
قَالَ ? : یَفْرَحُ لِفَرَحِهِ إِذَا فَرَحَ وَ یَحْزَنُ لِحُزْنِهِ إِذَا حَزِنَ وَ یُنْفِذُ أُمُورَهُ کُلَّهَا فَیُحَصِّلُهَا وَ لَا یَغْتَمُّ لِشَیْءٍ مِنْ حُطَامِ الدُّنْیَا الْفَانِیَةِ إِلَّا وَاسَاهُ حَتَّى یَجْرِیَانِ فِی الْخَیْرِ وَ الشَّرِّ فِی قَرْنٍ وَاحِدٍ!
امام فرمود: به خاطر شادی او شاد و به جهت اندوه او اندوهگین شود، تمام درخواستهایش را اجابت کند و برای هیچ موردی از متاع دنیای زود گذر غصه دار نشود مگر آن که برای او هم همان را بخواهد تا آن جا با او مواسات نماید که در خوبی و بدی زندگی مثل هم شوند!
قُلْتُ: یَا سَیِّدِی، فَکَیْفَ أَوْجَبَ اللَّهُ کُلَّ هَذَا لِلْمُؤْمِنِ عَلَى أَخِیهِ الْمُؤْمِنِ؟
جابر گوید عرض کردم: ای آقای من! چگونه خداوند متعال تمام این حقوق را برای مؤمن بر برادر مؤمنش واجب کرده است؟!
قَالَ ? : لِأَنَّ الْمُؤْمِنَ أَخُو الْمُؤْمِنِ لِأَبِیهِ وَ أُمِّهِ عَلَى هَذَا الْأَمْرِ لَا یَکُونُ أَخَاهُ وَ هُوَ أَحَقُّ بِمَا یَمْلِکُهُ!
حضرت فرمود: برای آن که در دایرهی ولایت ما، مؤمن، برادر أبَوَیْنِی مؤمن محسوب میشود و در صورتی که صاحبِ مال نسبت به برادر مؤمنش به استفادهی از مال خود شایستهتر باشد، دیگر برادرش نخواهد بود!
قَالَ جَابِرٌ: سُبْحَانَ اللَّهِ وَ مَنْ یَقْدِرُ عَلَى ذَلِکَ؟
جابر گوید من عرض کردم: منزّه است خدا! چه کسی میتواند چنین کند؟
قَالَ ? : مَنْ یُرِیدُ أَنْ یَقْرَعَ أَبْوَابَ الْجِنَانِ وَ یُعَانِقَ الْحُورَ الْحِسَانَ وَ یَجْتَمِعَ مَعَنَا فِی دَارِ السَّلَامِ!
حضرت فرمود: کسی که بخواهد درهای بهشت را بکوبد [و وارد شود] و با حوریان زیباروی بهشتی همآغوش شود و همنشین ما در دار السّلام باشد!
قَالَ جَابِرٌ: فَقُلْتُ: هَلَکْتُ وَ اللَّهِ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِأَنِّی قَصَّرْتُ فِی حُقُوقِ إِخْوَانِی وَ لَمْ أَعْلَمْ أَنَّهُ یَلْزَمُنِی عَلَى التَّقْصِیرِ کُلُّ هَذَا وَ لَا عُشْرُهُ وَ أَنَا أَتُوبُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مِمَّا کَانَ مِنِّی مِنَ التَّقْصِیرِ فِی رِعَایَةِ حُقُوقِ إِخْوَانِیَ الْمُؤْمِنِین.
جابر گوید من عرض کردم: ای پسر رسول خدا! به خدا سوگند من هلاک شدهام؛ چون تا کنون در ادای حقوق برادرانم کوتاهی کردهام و نمیدانستم که این کوتاهی موجب این همه مسئولیت و بلا یا یک دهم آن برای من خواهد شد! ای فرزند رسول خدا! به خاطر تمام کوتاهیهایی که از من نسبت به رعایت حقوق برادران مؤمنم سر زده است، به درگاه خداوند متعال توبه میکنم.
مأخذ:
بحار الأنوار، ج 26، تتمة کتاب الإمامة، تتمة أبواب علامات الإمام و صفاته و شرائطه و ینبغی أن ینسب إلیه و ما لا ینبغی، باب14، نادر فی معرفتهم? و فیه ذکر جمل من فضائلهم?، حدیث2، ص 9 تا 17.