آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید...!
زمانی نیمایوشیج شاعر معاصر ایرانی، درد بی دردی انسان ها در برابر همنوعانشان را این گونه فریاد زد که: آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید، یک نفر انگار در آب دارد می سپارد جان، آی آدم ها که بر ساحل بساط دلگشا دارید...
نیما از بهترین تمثیل برای بی تفاوتی انسان ها نسبت به سرنوشت همنوعان خود استفاده کرد؛ بی تفاوتی نسبت به غرق شدن در دریا و چه التماس و ضجه ای دردناکتر از التماس یک انسان پیدا می شود، آن هم هنگامی که در حال غرق شدن و دم و بازدم آخرین نشئه زندگی است.
بنا بر این گزارش، امروز اما صدها هزار تن در کشوری به نام سومالی در حال غرق شدن در درون امواج سهمگین فقر هستند و فقر و گرسنگی چنان بر اندام نحیف این فرزندان بشر می کوبد که گویی، دشمنی دیرین با ساکنین نحیف کره خاکی دارد و یا انتقامی خانمان برانداز از کسانی می گیرد که گوشت و استخوان یا پوست و استخوانشان دیگر طاقت کوچکترین تازیانه فقر را هم ندارد.
فقر و فلاکت در میان مردمان رنجور سومالی ـ کشوری که اتفاقا آمریکایی ها در آن رفت و آمد زیادی دارند! ـ به اندازه ای است که هر آنچه اکنون در عالم سیاست و اقتصاد و اجتماع، دولت، ملت و منافع و اتحاد و ائتلاف هست، در برابر آن رنگ می بازد و فقر بلایی بر سر این مردم آورده است که هر کس در هر گوشه ای از این کره خاکی، کمکی ولو به اندازه درمی به آنان بکند، شادی خلق و خالق را در پی خواهد شد.
بر پایه این گزارش، هرچند تاکنون رهبر انقلاب و برخی مراجع معظم تقلید ایران اسلامی کمک هایی به این کشور کرده اند، بیش از اصل خود این کمک ها، ذغدغه ای است که باید با الهام از چنین کمک هایی در سراسر جهان به وجود آید، که این مسأله ای متعلق به همه بشریت است، که گروهی از هم نوعانشان برای نداشتن نان و آب و نفس، پوست و استخوانشان نقش بر زمین تفتیده آفریقا له له می زند، که...
در همین حال، «آنتونیو گوترا»، رئیس کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل پس از بازدید از بزرگترین اردوگاه پناهندگان جهان در داداب در کنیا ـ همسایه جنوبی سومالی ـ آشکارا اعلام کرد: بدترین فاجعه انسانی جهان در سومالی روی داده است. هرچند سایه شوم قطحی و خشکسالی بیسابقه در شصت سال اخیر، کشورهای اتیوپی و کنیا و بخشهایی از اوگاندا و جیبوتی را نیز فرا گرفته، وضعیت سومالی وخیمتر از آن است که پنداشته شود. سازمانهای جهانی برای تأمین غذای ضروری چهار میلیون انسان در معرض خطر به حدود نیم میلیارد دلار کمک مالی نیاز دارند.
گزارشهای یونیسف نیز حکایت از این دارد که عمق فاجعه در سومالی به اندازه ای است که پدران و مادران سومالیایی، برای دستیابی به آب و غذا مجبور میشوند، کودکان خود را کنار خیابانها و جادهها رها کرده و به امید به دست آوردن لقمه ای نان، به اردوگاههای معدود توزیع غذا هجوم ببرند.
برای آگاهی کسانی که چنین وضعیتی در یک گوشه برایشان عجیب مینماید، باید گفت هم اکنون سومالی، تنها کشوری است که از سال 1991 دولت ندارد. در واقع، پس از سرنگونی «زیادباره» دیکتاتور هشتاد ساله سومالی در سال 1991، شورشیان به جان یکدیگر و مردم سومالی افتاده و سومالی را به سرزمین وحشت تبدیل کردند. سازمانهای بینالمللی که سومالی عضو آنهاست، یعنی سازمان ملل، سازمان وحدت آفریقا، اتحادیه عرب و سازمان کنفرانس اسلامی در این بیست سال به ویژه در دو سال اخیر، نتوانستهاند کار موثری برای نجات و کمک به مردم این کشور انجام دهند و صلح و امنیت و غذا همچنان رویای دستنیافتنی مردم مسلمان سومالی است و 38 هزار سرباز خارجی مستقر در سومالی که بیشترشان امریکایی هستند نیز نتوانسته جهنم سومالی را تحملکردنی کنند.
هرچند متوسط طول عمر انسان ها در سومالی، نزدیک 45 سال است و 35 درصد کودکان در این کشور در آغاز تولد یا پیش از پنج سالگی تلف میشوند، اما با وقایع اخیر این احتمال وجود دارد، متوسط عمر مردم سومالی باز هم کاهش یابد.
در این میان، پرسش اینجاست که چرا تلف شدن صدها هزار انسان در سومالی به گوش کسی نمی رسد، اما مثلا کشته شدن کمتر از صد نفر در نروژ، ـ هر چند بسیار تلخ ـ روزها تیتر اصلی همه رسانه های خبری از جمله ایران می شود؟ یا مثلا بحران های گوناگون کشورهای اروپایی، ماه ها رسانه ها را تحت تأثیر خود قرار می دهد، ولی مردم مستضعف سومالی همچنان می میرند و می میرند و حتی مسلمانانی که در دورترین نقاط جهان به استقبال رمضان «کریم» رفته اند، ظاهرا کرامت و بخشش را فراموش کرده اند!
گفتنی است، جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران و نیز کمیته امداد حضرت امام خمینی(ره)، با اعلام شماره حساب هایی و نیز از طریق میعادگاه های نماز جمعه، به جمع آوری کمک های انسان دوستانه مردم نوع دوست کشورمان اقدام کرده اند... .